امروز روز پروانه شدن است و فردا روز سوخته شدن ...
امروز روز خاطره شدن است و فردا روز فراموش شدن ...
امروز روز فدا شدن است و فردا روز فنا شدن ...
امروز روز بهار شدن است و فردا روز پاییز شدن ...
امروز روز خواب شدن است و فردا روز خراب شدن ...
امروز روز منتظر شدن است و فردا روز خسته شدن ...
امروز روز قصه شدن است و فردا روز غصه شدن ...
امروز روز بیست شدن است و فردا روز نیست شدن ...
امروز روز مرد شدن است و فردا روز نامرد شدن ...
امروز روز آشنا شدن است و فردا روز غریبه شدن ...
امروز روز داد شدن است و فردا روز بیداد شدن ...
امروز روز ترانه شدن است و فردا روز مرثیه شدن ...
امروز روز همنفس شدن است و فردا روز در قفس شدن ...
امروز روز اول شدن است و فردا روز آخر شدن ...
امروز روز گل شدن است و فردا روز خار شدن ...
امروز روز عاشق شدن است و فردا روز بیزار شدن .
برای عشق تمنا کن ولی خار نشو.
برای عشق قبول کن ولی غرورتت را از دست نده .
برای عشق گریه کن ولی به کسی نگو.
برای عشق مثل شمع بسوز ولی نگذار پروانه ببینه.
برای عشق پیمان ببند ولی پیمان نشکن .
برای عشق جون خودتو بده ولی جون کسی رو نگیر .
برای عشق وصال کن ولی فرار نکن .
برای عشق زندگی کن ولی عاشقونه زندگی کن .
برای عشق بمیر ولی کسی رو نکش .
برای عشق خودت باش ولی خوب باش
به مجنون گفت روزی عیب جویی
که پیدا کن به از لیلی نکویی
که لیلی گر چه در چشم تو حوریست
به هر جزوی ز حسن او قصوریست
ز حرف عیبجو مجنون برآشفت
درآن آشفتگی خندان شد و گفت
اگر در دیدهی مجنون نشینی
به غیر از خوبی لیلی نبینی
تو کی دانی که لیلی چون نکویی است
کزو چشمت همین بر زلف و روی است
تو قد بینی و مجنون جلوه ناز
تو چشم و او نگاه ناوک انداز
تو مو بینی و مجنون پیچش مو
تو ابرو، او اشارتهای ابرو
دل مجنون ز شکر خنده خونست
تو لب میبینی و دندان که چونست
کسی کاو را تو لیلی کردهای نام
نه آن لیلیست کز من برده آرام
اگر میبود لیلی بد نمیبود
ترا رد کردن او حد نمیبود
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |