تویی گل قشنگم توتک باغ زندگی سکوتم از رضایت نیست دلم اهل شکایت نیست!
تویی مونس یارم توشبهای تنهایی
تویی که تنهایی ریاع
خواستی منو واسه خودت
ولی حیف که سرنوشت نخواست ماروواسه عاشقی
صدام کردی چه بی خبر !
انگاری که واسه نجاتم امدی
اون شب بودکه عاشقت شدم
گفتم حتما تویی اون ساقی
عاشقت شدم مجنون دیونه واست
غافل ازاینکه روزگاربود دنبال بهونه ای
وای که چه سخت عاشقی
اون هم واسه یه اشنا
اونم که باش بی خبر
از همه دیونگیها
اون لحظه بودکه مهرتو توقلب من جونه کرد
اون لحظه بود که عشق تو توقلب من شکوفه کرد
آروم آروم کم کم پا گذاشتی توقلبم
هزار شاکی خودش داره خودش گیره گرفتاره!
همون بهتر که ساکت باشه این دل
جدا از این ضوابط باشه این دل.
از این بدتر نشه رسوایی ما که تنها تر نشه تنهایی ما...
کسی جرمی نکرده گر به ما این روزها عشقی نمی ورزه...
بهایی داشت این دل پیشترها که در این روزها نمی آرزه!
که کار ما گذشته از شکایت هنوزم پای بندیم در رفاقت...!
می ریزه تو خودش دل غصه هاشو .
آخه هیچکس نمی خواد قصه هاشو...!
سکوتم از رضایت نیست...!
.......................................................................................................................
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |