سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ERFME 24

bargharar bash
ta hargez bi gharar nabasham

نوشته شده در یکشنبه 89/5/24ساعت 5:18 عصر توسط اعتراف های یک ایرانی مسافر نظرات ( ) | |

khastam khodamo gol bezanam
hameye khateratamo goshehi va
goftam : faramosh ye chizi tah delam khandid va goft : yadame

نوشته شده در یکشنبه 89/5/24ساعت 5:18 عصر توسط اعتراف های یک ایرانی مسافر نظرات ( ) | |

hame dust darand b behesh beravand
vali jaleb injast k kasi dust nadarad bemirad .
نوشته شده در یکشنبه 89/5/24ساعت 5:17 عصر توسط اعتراف های یک ایرانی مسافر نظرات ( ) | |

 20 بار دیدمت. 19 بار بهت خندیدم. 18 بار به من اخم کردی.17 بار از دستم خسته شدی ولی 16 بار دیگه سعی کردم. و 15 جمله عاشقانه رو 14 بار به 13 زبان و 12 لهجه و 11 روز و روزی 10 بار به کمک 9 نفر به تو گفتم.اما تو 8 بار قهرکردی.7 بار صورتتو از من برگردوندی و من 6 بار برات مردم .5 بار قربونت رفتم و 4 بار نازتو کشیدم .تو 3 بار ناز کردی و 2 بار خندیدی و جونموبه لبم رسوندی تا یک بار بگی دوستم داری!!!
نوشته شده در یکشنبه 89/5/24ساعت 4:36 عصر توسط اعتراف های یک ایرانی مسافر نظرات ( ) | |

متخصصان بیشتر اما مشکلات نیز بیشتر؛ داروهای بیشتر اما سلامتی کمتر بدون 

  ملاحظه ایام را می گذرانیم، خیلی کم می خندیم، خیلی تند رانندگی می کنیم، 

خیلی زود عصبانی می شویم، تا دیروقت بیدار می مانیم، خیلی خسته از خواب 

برمی خیزیم، خیلی کم مطالعه می کنیم، اغلب اوقات تلویزیون نگاه می کنیم و 

خیلی بندرت دعا می کنیم 

واقعا به نظر شما درست نمی گه...؟

من که قبول دارم


نوشته شده در جمعه 89/5/22ساعت 5:0 عصر توسط اعتراف های یک ایرانی مسافر نظرات ( ) | |

به یاد داشته باش هر وقت دلتنگ شدی به اسمان نگاه کن .

کسی هست که عاشقانه تورا مینگرد و منتظر توست. اشکهای تورا پاک میکند

و دستهایت را صمیمانه میفشارد. تورا دوست دارد فقط بخاطره خودت

 و اگر باور داشته باشی می بینی ستاره ها هم با تو هرف میزنند.

 باور کن که با او هرگز تنها نیستی

فقط کافیست عاشقانه به او نگاه کنی


نوشته شده در جمعه 89/5/22ساعت 4:53 عصر توسط اعتراف های یک ایرانی مسافر نظرات ( ) | |

زنی سه دختر داشت که هر سه ازدواج کرده بودند. یکروز تصمیم گرفت میزان علاقه‌اى که دامادهایش به او دارند را ارزیابى کند. یکى از دامادها را به خانه‌اش دعوت کرد و در حالى که در کنار استخر قدم مى‌زدند از قصد وانمود کرد که پایش لیز خورده و خود را درون استخر انداخت. دامادش فوراً شیرجه رفت توى آب و او را نجات داد. فردا صبح یک ماشین پژو 206 نو جلوى پارکینگ خانه داماد بود و روى شیشه‌اش نوشته بود: «متشکرم! از طرف مادر زنت» زن همین کار را با داماد دومش هم کرد و این بار هم داماد فوراً شیرجه رفت توى آب وجان زن را نجات داد. داماد دوم هم فرداى آن روز یک ماشین پژو 206 نو هدیه گرفت که روى شیشه‌اش نوشته بود: «متشکرم! از طرف مادر زنت» نوبت به داماد آخرى رسید. زن باز هم همان صحنه را تکرار کرد و خود را به داخل استخر انداخت. امّا داماد از جایش تکان نخورد!!!!او پیش خود فکر کرد وقتش رسیده که این پیرزن از دنیا برود پس چرا من خودم را به خطر بیاندازم. همین طور ایستاد تا مادر زنش درآب غرق شد و مرد. فردا صبح یک ماشین بى‌ام‌و کورسى آخرین مدل جلوى پارکینگ خانه داماد سوم بود که روى شیشه‌اش نوشته بود: «متشکرم! از طرف پدر زنت»
نوشته شده در جمعه 89/5/22ساعت 4:51 عصر توسط اعتراف های یک ایرانی مسافر نظرات ( ) | |

مرا عمری   به دنبالت کشاندی

سرانجامم   به خاکستر نشاندی

ربودی دفتر دل را و افسوس

که سطری هم   از این   دفتر نخواندی

گرفتم   عاقبت دل   بر منت سوخت

پس از   مرگم سرشکی هم فشاندی

گذشت   از من ولی آخر   نگفتی

که بعد از من به امید که ماندی


نوشته شده در جمعه 89/5/22ساعت 4:23 عصر توسط اعتراف های یک ایرانی مسافر نظرات ( ) | |

 

پسرها :


? - با ماشین میرن سراغ بانک، پارک میکنن، میرن دم دستگاه عابر بانک
?-  کارت رو داخل دستگاه میذارن
?-  کد رمز رو میزنن و مبلغ درخواستی رو وارد میکنن
?-  پول و کارت رو میگیرن و میرن

دخترها :

?-  با ماشین میرن دم بانک
? توی آینه آرایششون رو چک میکنن
?-  به خودشون عطر میزنن
?-  احتمالا" موهاشون رو هم چک میکنن
? توی پارک کردن ماشین مشکل پیدا میکنن
? توی پارک کردن ماشین خیلی مشکل پیدا میکنن
?-  بلاخره ماشین رو پارک میکنن و میرن دم دستگاه عابر بانک
?-  توی کیفشون دنبال کارتشون میگردن
?-  کارت رو داخل دستگاه میذارن، کارت توسط ماشین پذیرفته نمیشه
??-  کارت تلفن رو میندازن توی کیفشون
??-  دنبال کارت عابر بانکشون میگردن
??-  کارت رو وارد دستگاه میکنن
??-  توی کیفشون دنبال تیکه کاغذی که کد رمز رو روش یادداشت کردن میگردن
??-  کد رمز رو وارد میکنن
??-  ? دقیقه قسمت راهنمای دستگاه رو میخونن
??-  کنسل میکنن
??-  دوباره کد رمز رو میزنن
??-  کنسل میکنن
??-  به دوست پسرشون زنگ میزنن که طریقهء وارد کردن کد صحیح رو براشون بگه
??-  مبلغ درخواستی رو میزنن
??-  دستگاه ارور (خطا) میده
??-  مبلغ بیشتری رو درخواست میکنن
??-  دستگاه خطا میده
??-  بیشترین مبلغ ممکن رو درخواست میکنن
??-  انگشتاشون رو برای شانس روی هم میذارن
??-  پول رو میگیرن
??-  برمیگردن به ماشین
??-  آرایششون رو توی آینه چک میکنن
??-  توی کیفشون دنبال سویچ ماشین میگردن
??-  استارت میزنن
??-  پنجاه متر میرن جلو
??-  ماشین رو نگه میدارن
??-  دوباره برمیگردن جلوی بانک
??-  از ماشین پیاده میشن
??-  کارتشون رو از توی دستگاه عابر بانک برمیدارن
??-  سوار ماشین میشن
??-  کارت رو پرت میکنن روی صندلی کنار راننده
??-  آرایششون رو توی آینه چک میکنن
??-  احتمالا یه نگاهی هم به موهاشون میندازن
??-  راه میفتن و میندازن توی خیابون اشتباه
??-  برمیگردن
??-  میندازن توی خیابون درست
??-  پنج کیلومتر میرن جلو
??-  ترمز دستی رو آزاد میکنن ( میگم چرا انقدر یواش میره ها )
??-  به حرکت ادامه میدن


نوشته شده در جمعه 89/5/22ساعت 4:22 عصر توسط اعتراف های یک ایرانی مسافر نظرات ( ) | |

jesica alba
نوشته شده در پنج شنبه 89/5/21ساعت 4:45 عصر توسط اعتراف های یک ایرانی مسافر نظرات ( ) | |

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >


قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت