سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ERFME 24

_ گاهی اوقات بعضی حرفها و حرکات جزو بزرگترین اصول روانشناسی هستن، در اصل نباید تاثیر


حرف و عکس العمل رو روی رفتار آدمها نادیده گرفت، گاهی فقط زور و عصبانیت جوابگو نیست و


بهتره که از راهکارهای ساده تر و بی دردسر تر استفاده بشه، این داستان نمونه ی بارز تاثیر حرف و


عمل روی رفتار چند نوجوونه که خیلی ساده و بی دردسر یه پیرمرد انجام میده تا به نتیجه ی


مطلوب برسه.


_ یک پیرمرد بازنشسته، خانه ی جدیدی در نزدیکی یک دبیرستان خرید. یکی دو هفته ی اول همه چیز


به خوبی و در آرامش پیش میرفت تا اینکه مدرسه ها باز شد. در اولین روز مدرسه، پس از تعطیلی


کلاسها، چند پسر بچه در خیابان راه افتادند و درحالی که بلند بلند با هم حرف میزدند، هر چیزی که در


خیابان افتاده بود را شوت میکردند و سر و صدای عجیبی راه انداختند. این کار هر روز تکرار میشد و


آسایش پیرمرد کاملا مختل شده بود، این بود که تصمیم گرفت کاری بکند.


روز بعد که مدرسه تعطیل شد، دنبال بچه ها رفت و صداشون کرد و به آنها گفت: بچه ها شما خیلی بامزه


هستید و من از اینکه میبینم شما اینقدر نشاط جوانی دارید خیلی خوشحالم، من هم که به سن شما بودم همین


کارها رو میکردم، حالا میخوام لطفی در حق من بکنید، من روزی 1000 تومن به هر کدوم از شما میدم


که بیائید اینجا و همین کارها رو بکنید.


بچه ها خوشحال شدند و به کارشان ادامه دادند، تا آنکه چند روز بعد پیرمرد دوباره به سراغشان آمد و


گفت: بببینید بچه ها متاسفانه در محاسبه ی حقوق بازنشستگی من اشتباه شده و من نمیتونم روزی 100


تومن بیشتر بهتون بدم، از نظر شما اشکالی نداره؟


بچه ها گفتند 100 تومن؟ اگه فکر میکنی ما به خاطر روزی فقط 100 تومن حاضریم اینهمه بطری نوشابه


و چیزهای دیگر را شوت کنیم، کور خوندی، ما نیستیم.


و از آن پس پیرمرد با آرامش در خانه ی جدیدش به زندگی ادامه داد.



نوشته شده در دوشنبه 89/8/17ساعت 5:1 عصر توسط اعتراف های یک ایرانی مسافر نظرات ( ) | |



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت